روبه راهم رو به راهي که تو رفته اي و چشمانی که دیگر سویی نمانده برایشان و علفي که زير پاهاي انتظارم همچنان سبز ميشود و عمری که نمیدانم مجالی خواهد داد دوباره دیدنت را یا نه ....
دلم شاد نیست ، وقتی که در همین لحظه ، حضور نداری .. حتی زمانی که در یاد من هستی ، و با اندیشه ام ، تو را می بینم و لمس می کنم ، باز هم، از " همین لحظه " هم کمی دور می شوی .. و من غمگین می شوم .. باش ، در تمامی لحظات من
دلم می خواهد
پاسخحذفپیرزنی شوم
آلزایمر بگیرم
زنگ بزنم
انگار
پسرم هستی
بگویم
چقدر
دلم
برایت تنگ است ..
روبه راهم
حذفرو به راهي که تو رفته اي
و چشمانی که دیگر
سویی نمانده برایشان
و علفي که
زير پاهاي انتظارم
همچنان سبز ميشود
و عمری که نمیدانم
مجالی خواهد داد
دوباره دیدنت را یا نه ....
دلت میآید ،
پاسخحذفمرا به نام کوچکم صدا نزنی
و
نشنوی جانم ؟!
دلم شاد نیست ،
پاسخحذفوقتی که در همین لحظه ،
حضور نداری ..
حتی زمانی که در یاد من هستی ،
و با اندیشه ام ،
تو را می بینم و لمس می کنم ،
باز هم، از " همین لحظه " هم کمی دور می شوی ..
و من غمگین می شوم ..
باش ،
در تمامی لحظات من