۰۵ آبان ۱۳۹۶

دست هایت...

دستی که...

هوائی دستِ توست

دیگر به نوشتنِ هیچ شعری

حالش خوب نمی شود.

ناخوشی این دست،

درمانش...

دستِ توست.

Posted by: Arta_Rahimi هیچ نظری موجود نیست:

با ایمیل ارسال کنید این را در وبلاگ بنویسید!‏هم‌رسانی در X ‏در Facebook به اشتراک بگذارید ‏اشتراک‌گذاری در Pinterest

پست‌های جدیدتر پست‌های قدیمی‌تر صفحهٔ اصلی

اشتراک در: پست‌ها (Atom)

Mr. Arta RAHIMI

The man whose star was gone

Listen to "The man whose star was gone" on Spreaker.

جستجو در این سایت

Translate

بخش داستانی Holy Boy

زن؛ کاملترین هُنرِ خدایان
مردی که ستاره اش رفته بود
استریپ کلاب

بايگانی وبلاگ

◄ 2022 (4)
- ◄ مارس (1)
  - ◄ مارس 09 (1)
- ◄ فوریهٔ (3)
  - ◄ فوریه 19 (1)
  - ◄ فوریه 16 (1)
  - ◄ فوریه 05 (1)

◄ 2021 (1)
- ◄ مارس (1)
  - ◄ مارس 03 (1)

◄ 2020 (19)
- ◄ اکتبر (2)
  - ◄ اکتبر 10 (1)
  - ◄ اکتبر 06 (1)
- ◄ سپتامبر (3)
  - ◄ سپتامبر 25 (1)
  - ◄ سپتامبر 13 (1)
  - ◄ سپتامبر 05 (1)
- ◄ اوت (1)
  - ◄ اوت 04 (1)
- ◄ ژوئیهٔ (2)
  - ◄ ژوئیه 31 (1)
  - ◄ ژوئیه 20 (1)
- ◄ ژوئن (3)
  - ◄ ژوئن 25 (1)
  - ◄ ژوئن 14 (1)
  - ◄ ژوئن 04 (1)
- ◄ مهٔ (1)
  - ◄ مه 16 (1)
- ◄ آوریل (7)
  - ◄ آوریل 19 (1)
  - ◄ آوریل 14 (1)
  - ◄ آوریل 13 (1)
  - ◄ آوریل 11 (1)
  - ◄ آوریل 08 (1)
  - ◄ آوریل 07 (1)
  - ◄ آوریل 06 (1)

◄ 2019 (12)
- ◄ ژوئیهٔ (9)
  - ◄ ژوئیه 26 (1)
  - ◄ ژوئیه 25 (1)
  - ◄ ژوئیه 24 (1)
  - ◄ ژوئیه 20 (1)
  - ◄ ژوئیه 18 (1)
  - ◄ ژوئیه 15 (1)
  - ◄ ژوئیه 12 (1)
  - ◄ ژوئیه 10 (2)
- ◄ آوریل (2)
  - ◄ آوریل 25 (1)
  - ◄ آوریل 12 (1)
- ◄ فوریهٔ (1)
  - ◄ فوریه 23 (1)

◄ 2018 (6)
- ◄ دسامبر (1)
  - ◄ دسامبر 15 (1)
- ◄ مهٔ (3)
  - ◄ مه 23 (1)
  - ◄ مه 12 (1)
  - ◄ مه 01 (1)
- ◄ آوریل (2)
  - ◄ آوریل 30 (1)
  - ◄ آوریل 12 (1)

▼ 2017 (18)
- ◄ نوامبر (2)
  - ◄ نوامبر 30 (1)
  - ◄ نوامبر 26 (1)
- ▼ اکتبر (3)
  - ▼ اکتبر 27 (1)
    - دست هایت...
  - ◄ اکتبر 20 (1)
  - ◄ اکتبر 12 (1)
- ◄ سپتامبر (4)
  - ◄ سپتامبر 20 (1)
  - ◄ سپتامبر 15 (1)
  - ◄ سپتامبر 03 (2)
- ◄ اوت (1)
  - ◄ اوت 20 (1)
- ◄ ژوئیهٔ (4)
  - ◄ ژوئیه 29 (1)
  - ◄ ژوئیه 26 (1)
  - ◄ ژوئیه 24 (1)
  - ◄ ژوئیه 01 (1)
- ◄ ژوئن (2)
  - ◄ ژوئن 26 (1)
  - ◄ ژوئن 15 (1)
- ◄ فوریهٔ (2)
  - ◄ فوریه 18 (1)
  - ◄ فوریه 03 (1)

◄ 2016 (1)
- ◄ اوت (1)
  - ◄ اوت 22 (1)

◄ 2015 (37)
- ◄ دسامبر (2)
  - ◄ دسامبر 11 (1)
  - ◄ دسامبر 06 (1)
- ◄ نوامبر (10)
  - ◄ نوامبر 29 (1)
  - ◄ نوامبر 25 (1)
  - ◄ نوامبر 23 (1)
  - ◄ نوامبر 19 (1)
  - ◄ نوامبر 18 (1)
  - ◄ نوامبر 16 (1)
  - ◄ نوامبر 15 (1)
  - ◄ نوامبر 10 (1)
  - ◄ نوامبر 09 (1)
  - ◄ نوامبر 04 (1)
- ◄ اکتبر (1)
  - ◄ اکتبر 28 (1)
- ◄ سپتامبر (4)
  - ◄ سپتامبر 21 (1)
  - ◄ سپتامبر 20 (1)
  - ◄ سپتامبر 18 (1)
  - ◄ سپتامبر 09 (1)
- ◄ اوت (2)
  - ◄ اوت 29 (1)
  - ◄ اوت 28 (1)
- ◄ ژوئیهٔ (3)
  - ◄ ژوئیه 22 (2)
  - ◄ ژوئیه 01 (1)
- ◄ ژوئن (9)
  - ◄ ژوئن 29 (1)
  - ◄ ژوئن 28 (1)
  - ◄ ژوئن 27 (1)
  - ◄ ژوئن 26 (1)
  - ◄ ژوئن 25 (1)
  - ◄ ژوئن 24 (1)
  - ◄ ژوئن 21 (1)
  - ◄ ژوئن 19 (1)
  - ◄ ژوئن 18 (1)
- ◄ مارس (1)
  - ◄ مارس 04 (1)
- ◄ فوریهٔ (1)
  - ◄ فوریه 02 (1)
- ◄ ژانویهٔ (4)
  - ◄ ژانویه 13 (1)
  - ◄ ژانویه 12 (1)
  - ◄ ژانویه 10 (1)
  - ◄ ژانویه 05 (1)

◄ 2014 (8)
- ◄ دسامبر (2)
  - ◄ دسامبر 29 (1)
  - ◄ دسامبر 07 (1)
- ◄ اکتبر (6)
  - ◄ اکتبر 27 (1)
  - ◄ اکتبر 23 (1)
  - ◄ اکتبر 22 (1)
  - ◄ اکتبر 19 (1)
  - ◄ اکتبر 15 (1)
  - ◄ اکتبر 08 (1)

اشتراک در Holy Boy

پست‌ها

پست‌ها

تمام نظرات

تمام نظرات

مُــפֿـٰاطَبــِــ פֿـآصْــ My specific contact

در معرفی این وبلاگ خاص
چنین آمده است:
در دادگاه تفتیش عقاید به روح مقدّس سوگند خورده بودم که اجتماع را نمی شناسم ؛ سیاست را نمی فهمم؛ خبر را نمی شنوم ؛ آزادی را نمی خواهم و ازهیچ قدغنی نمی گذرم !!! من فقط شخصی می نویسم! ♚ 유 웃 ♚

Our channel in the namasha

وبلاگ دوستان

باران شهوت
بیوگرافی هنرمندان
جای خالی ما
چشمان بیدار
دکتر کامرانی
سایه ها _ شعر و کتاب
سایه های سبز
گاهـ ـشنود
گـوشه
مرد روز

Sacred sons and her Queen

Sacred sons and her Queen

Sacred sons and her Queen

Sacred sons and her Queen

پست‌های پرطرفدار

تماس...

گفته بود : می مانم ... نه ؛ انگار صدایش قطع و وصل شده بود ! گفته بود : میهمانم ...!!!
مهربانم چه زیبا گفتی...

خوش به حال خط های موازی که عشقشان بینهایت است.
بـــراي دلــت

بـــراي دلــت کــه گــرفـتـه بــرای دسـتـانـــت کــه مـیـنــویـســـنـد مـیـــخـواســتـم آذيــن‌ها بـبــنــدم... امـّـا... دســتـ...
بوسه ی آخر

بانو می دانی؟؟ !... تشنگی لبانم جُز به آب لبانت چاره ای ندارد ای کاش بوسه ی آخر را عمیق تر بر می داشتم ...
انتظار

برای تو برای چشمهایت ! برای من برای دردهایم ! برای ما برای اینهمه تنهایی ... ای کاش خدا کاری بکند ...!
خاطره ها...

در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد عشق ها می میرند رنگ ها رنگ دگر می گیرند و فقط خاطره هاست ...
از وقتی تو رفتی...

از وقتی که تو رفتی ... آینده هیچ وقت نیامد که هیچ ... گذشته هم هیچ وقت نگذشت!
نبودن هایت...

نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند که هر رهگذری را شبیه تو می بینم! نمی دانم غریبه ها تــــو شده اند؟! یا تو غریبــــه...؟!
توئه لعنتی

این توئه لعنتی را نمیشود خط زد آن طرف تساوی قرینه ای نیست

Contact Arta

نام

ایمیل *

پیام *

Tool guide to the top

ابزار هدایت به بالای صفحه

Right click prohibited

زمینه پنجره عکس. تصاویر زمینه ایجادشده توسط clintspencer. با پشتیبانی Blogger.