۲۵ آبان ۱۳۹۴

خسته ام از این مجازی ها...


داستانِ من و تــو از آنــجـا شـــروع شـد
که پـشـت شـیشـه ی بیجانِ مـانیـتـور به هم جان دادیــم
با دکــمه های سـَـرد کـیـبورد
دســت هـای هــم را گـرفـتیـم و گــرمایـش را حـِـس کــردیـم
بـا صـورتکها، همـدیگـر را بـوسـیـدیـم و طعـم لــَب هایمان را چـشـیـدیم
آهـنـگی را هم زمان با هـم گـوش کــردیم و اشــک ریـخـتیـم و خندیدیم
پیکهای مشروبمان را از پشت مانیتور به هم زدیم
سکس هایمان را با کلمات بی جان، جان دادیم به جانِ هم
شـــب بــخـیرهایمان پشــت خـطـهـای مـوبایلـمان جـا نمی مـانـد
بیا
ایــن داســـتان را واقعی کن
خسته ام از این مجازی ها...