سجاده پهن میکنم و به نماز میایستم
به سوی قبله ی تن تو
من وضو با شهدی گرفتم که
چشمه ی آن
در بهشت تو بود
محراب شو برای نیایشم
در این کعبه باید خمیده به سجده نشست
و لب به
ضریح تو کشید
شکوه
هوست مؤمنم کرد به عاشقی
شهادت
دادم
به مردن
زیر آوار این لذت
از این
بهشت بیرونم نکن حوا...