۰۴ مرداد ۱۳۹۸
دروغ ...
صدای سکوتِ نفسهایت را دوست دارم
!
وقتی تمام حرف هایت
...
بوی
دروغ
گرفته اند
...!
۰۳ مرداد ۱۳۹۸
تو و سیب...
هیچ کاری ندارم به هبوط
...!
به زمین
...
و جهنم
...؛
امشب
...
فقط یک
سیب
میخواهم
و
تُرا
...
۰۲ مرداد ۱۳۹۸
خاطره ها...
در گذرگاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشق ها می میرند
رنگ ها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می مانند
.
مهدی اخوان ثالث
۲۹ تیر ۱۳۹۸
تماس...
گفته بود
:
می مانم
...
نه
؛
انگار صدایش قطع و وصل شده بود
!
گفته بود
:
میهمانم
...!!!
۲۷ تیر ۱۳۹۸
لعنتی...
روزگارِ عجیبی ست
!
من به تو معتاد می شوم
...
تو مرا ترک می کنی
...!!
۲۴ تیر ۱۳۹۸
ساعت دلتنگی...
خوش به حال تو، که تویی
...!
بد به حال من، که توأم
!!
۲۱ تیر ۱۳۹۸
چشمانت...
همه فکر می کنند
من شاعرم
خبر از
چشمان تـــــو
ندارند
...
۱۹ تیر ۱۳۹۸
مدّت...
چند سال زمان لازم است
تا آدمی
بویِ تَنِ کسی را که دوست دارد فراموش کند
...؟؟
هنوز هوایی ات هستم
گاهی عکسی را می سوزانیم
گاهی عکسی ما را می سوزاند
گاهی با دیدن یک عکس ساعت ها گریه می کنیم
گاهی سالها با یک عکس زندگی می کنیم
!...
من هنوز هوایی ات هستم بانو
!!!
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۸
خودت می دانی!!
گفتن ندارد بانو!
خودت می دانی كجای دلم لنگ می زند
...!
۲۳ فروردین ۱۳۹۸
بوسه ی آخر
بانو می دانی؟؟
!...
تشنگی لبانم جُز به آب لبانت چاره ای ندارد
ای کاش
بوسه
ی آخر را عمیق تر بر می داشتم
...
۰۴ اسفند ۱۳۹۷
دعوت
نگاهت کافی ست تا...
دوباره در هوای آمدنت بمیرم؛
تو
همیشه دعوتی،
رأس ساعت دلتنگی
!
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)