۳۱ فروردین ۱۳۹۹

واقعیت...


دقت کردین اونی که دوسش نداری؛
اصرار پشت اصرار...! 
اونی که دوسش داری؛
انگار نه انگار...!!


پ.ن:  
تلفنی به خاطر یه موضوعی باید باهاش حرف میزدم. 
وقتی نوبت خداحافظی شد 
بهش گفتم: خب! خودت رو کی میتونم ببینم؟ 
گفت: الان پشت خطی دارم! سر فرصت بهت زنگ میزنم... 
و الآن 
نزدیک به شش ماه از این جریان گذشته...
 



۲۵ فروردین ۱۳۹۹

خواب مرا نمی بَرَد...



وقتی چشمانم را روی هم می گذارم، 
خواب مرا نمی بَرَد... 
تُرا می آورد...! 
از میانِ  فرسنگ ها فاصله...





 

 


۲۳ فروردین ۱۳۹۹

بدرقه ی خاطرات تو...



پر رنگ ترین خیالم را 
به غلیظ ترین پک سیگارم می سپارم... 
 این بدرقه ی خاطرات توست! 
یادم تو را فراموش... 
نه...! 
نمی کند!



 

۲۰ فروردین ۱۳۹۹

۱۹ فروردین ۱۳۹۹

۱۸ فروردین ۱۳۹۹

زن و زمین...



خدا گفت: زمین سرد است؟! 
چه کسی میتواند زمین را گرم کند؟ 
زن گفت: من می توانم... 
خدا شعله به او داد 
زن شعله را در قلبش نهاد؛
قلبش آتش گرفت...
 خدا لبخند زد 
زن پر نور شد...
زیبا شد...
زمین گرم شد.